[ad_1]
بورسیها چهار روز متوالی است که در تالار شیشههای سبز ظاهر میشود. اما آمار نشان می دهد این سبزی، دستوری و ماحصل فشارهای دستوری به نهادهای مالی است. عملکرد سهامداران فعال حاکی از آن است که صندوقهای با درآمد ثابت نقش ویژهای را در خرید در روزهای اخیر داشته و سهام ماهیت خود را نشان میدهند.
به گزارش دنیای اقتصاد، دادوستدهای روز سهشنبه نیز با رشد نماگر اصلی بورس تهران ادامه یافت و حالا بورسیها برای چهارمین روز متوالی نمایش سبز در تابلوی تالار شیشه ای مشاهده می کنند. این سبزی اما آنگونه که نباید فعالان بورسی را خشنود کند چراکه بسیار با اتکا به آمار و ارقام بر این اعتقاد بود که این سبزی، دستوری و ماحصل فشارهای دولتی به نهادهای مالی برای حفظ قیمت سهام ها در محدوده تابلو است.
2مارها نیز نشان میدهد در 2 روز کاری گذشته، خالص تغییر مالکیت سهام به سمت حقوقیهای بازار بوده است. کنگونه که عملکرد سهامداران فعال در هر نماد نشان می دهد این در حالی است که بررسی بازده صندوقهای با درآمد ثابت و قوانین معیوبی که به ویژه آنها در بیش از یک سال گذشته به جریان افتاده است حکایت از وجود خطری بالقوه برای کلیت بازار سهام دارد. نبود بر صندوق های درآمد ثابت و ضعف در بررسی های کنترلی باعث می شود که برخی از این صندوق ها بازده های منفی را ثبت کنند و احتمال افزایش ابطال یونیت های نتایجی را داشته باشند; عااملی كه میتنهندرر بهره بهره در بازگشت موثتهیت و بر قیمت سهام عثری منفی به جا بذاردا.
جای خالی حضور غیرمستقیم
قیمتها در بازار سرمایه طی سالهای اخیر در این بازار راد رما شد با این حال ساختارها در طول این مدت آنطور که انتظار میرفت، بهبود نیافت. این در حالی است که در سالهای قبل و همزمان با رشد قابل توجه شاخص های بازارهای سهام جای خالی سرمایه گذاری غیرمستقیم بیشتر حس میشد و همین امر باعث شد تا توصیه های زیادی از سوی بازار سرمایه حول محور تمرکز مردم به سرمایه گذاری غیرمستقیم شکل بگیرد. در آن مشکل این بود که سهولت دریافت کد بورسی و همزمانی آن با رونق قابل توجّه به زمان سهام باعث می شد که مردم بسیاری از مردم را بدون نظر گرفتن پیشنیازهای لازم برای سرمایه گذاری به عنوان سواد مالی و پایش مداوم سبد دارایی خود اقدام به سرمایه گذاری مستقیم در بازار سرمایه کنند. . با ریزش شاخص کل بورس هر چه عقبگرد دماسنج بازار سهام شدید می گرفت، نیاز به سرمایه گذاری غیرمستقیم در بازار یاد شده هم بیشتر مورد توجه مردم قرار می گیرد و همین امر باعث می شود که بخش اعظمی از سرمایه خارج شده در یک سال و نیم گذشته سرمایه های سرمایه گذاری بهویژه باشد. صندوق های سرمایه گذاری قابل پرداخت است.
با این حروف سرمایه خروج به سمت این صندوقها باعث میشود بر این اساس حدود 18 ماه گذشته در حالی که روند ریزشی بازار بسیاری از سهامداران را در ضررهای سنی تشکیل می دهند. ریزش یاد شده از سویی دیگر باعث شده سهامداران با روند کاهشی فرسایشی و نوسانی بسیار می شوند. نوسانی که بیش از هر چیز ناشی از عدمتدبیران بوده است و باعث تصمیمات غیرکارشناسی و نسنجیده میشود. در این میان آنچه که بازارها تا حد بسیاری از فعالان سرمایه اعم از واقعی و حقوقی را با مخاطره و دلسردی ناشی از ناتوانی در اصلاح وضعیت به نحوی مطلوب و در مقابل تصمیماتی دفعی و غیرقابل بازگشت (از لحاظ آثاری که داشته اند) است. ایجاد اعتماد شکلهای به کارآیی بازار سرمایه و امنیت آن تا حد زیادی از بین برود.
یکی از مسائلی که در طول این مدت نادیده گرفته شده مقوله کنترل شده است که به نیاز سیاستگذاران حوزه کلان و سازمان بورس و اوراق بهادار در سالهای اخیر به خوبی توجه نگرفته است. بهرغم اینکه در امیدنامههای صندوقهای درآمد ثابت مسئله در داراییهای سرمایهگذاری سرمایهای مانند اعتبار قرضه و بانکی 100درصد مورد تأکید قرار گرفته است، اما بستر فعالیتها آنها به واسطه دستورات دولتی به آسانی تغییر کرده و طبیعت مخربی مضاعف به این نهادهای مالی تحمیل شده است. صندوق ها تنها با یک چرخش قلم از سوی مسوولان بلند پایه بازار باید سرمایه گذاری کنند تا کف 15درصدی و سقف 25درصدی را برای خرید سهام در پرتفوی های خود انجام دهند و به این ترتیب همیشه با کنترل مطابق با آنچه که در بسیاری از دنیا مرسوم است خداحافظی هستند. کردند.
این مسئله در حالی است که در همین مدت ریزش بازار سرمایه زیادی از سرمایه گذاران ریسک پذیر پیشین را به محتاط بدل کرده بود که برای حفظ ارزش دارایی خود نیاز به مدد سرمایه ای برای ورود سرمایه داشته باشد. این افرادی که در روزهای رونق بازار دعوت سرمایهگذاری سرمایهگذاری به ابزارهای کمریسکتر مانند صندوقهای سرمایهگذاری را شنیده بودند در ادامه برای کنترل کنترل خود و ارزش دارایی، اسپردن سرمایههای خود به صندوقها را آغاز کردند. بررسیها حکایت از آن دارد که اقبال بازار نسبت به سالهای گذشته در سالهای گذشته بسیار بیشتر از سالهای گذشته بوده است. با این حال عامل کنترل در حال حاضر در تصمیم گیری های مالی محلی از اعراب ندارد.
در روزهای گذشته شاهد این بودیم که نه تنها در سود ماهانه، بلکه در برش زمانی یک ساله نیز عملکرد صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت، منفی است، این در حالی است که در میان تمام صندوق های سرمایه گذاری این گونه از صندوق ها به طور پیشفرض کمترین ریسک وجود دارد. را دارند. اما واقعا چه اتفاقی در صندوقها افتاده است؟
بیثباتی درآمد ثابت
مواردی که پیشتر اشاره کرد افزایش کف و سقف سرمایه گذاری درآمدهای ثابت در بازار سهام پس از آن روی داد که بازار سهام با حجم قابل فروش سهام و نزولی شدن قیمت ها باعث شد. سیاستگذاران که در آن زمان خود مردم را به بازار دعوت کرده اند در همان روزهای ابتدایی با تغییر در سازوکار صندوق های درآمد ثابت و قرار دادن کف 15درصد و سقف 25درصد برای سرمایه گذاری در سهام در صندوق های سرمایه گذاری شده از درآمدهای اولیه به صندوق های پول تبدیل می شوند. این به آن معنی است که با در نظر گرفتن شرایط فعلی سه نوع صندوق سرمایه گذاری در سهام، مختلط (در سهام و اوراق) و درآمد (در اوراق قرضه و ثابت بانکی) در قانون، دیگر وجود خارجی وجود ندارد. اولین روز از اولین روز سال دراکه در صورت رعایت قانون یاد شده هر نوع نوسانی در قیمت سهام میتواند در بازده این صندوقها نوسانی باشد.
این در حالی است که در همه دنیا مسئله کنترل به نظر می رسد که برای خود شرکت ها هم از اهمیت زیادی برخوردار است برای کلیت اقتصاد نیز از سوی ناظر بازار موردتوجه قرار می گیرد. اولین روز سال این در حالی است که در ایران نهتنها چنین پیش شرطی برای ناظر بازار وجود دارد، بلکه خود سازمان بورس در عمل سرمایه گذاران نهادی را با دست خود به لبه پرتگاه برده و مضاعف را به آنها تحمیل کرده است. چنین اطلاعاتی در دولت قبلی مشخص شده است و می دهد دولت نیز آن را ادامه می دهد که ارزش خالص دارایی این سرمایه ها در آخرین آمار سالجاری است که از مرکز پردازش اطلاعات مالی ایران نشان می دهد که ارزش روز دارای این سرمایه ها 383 هزار میلیارد تومان است. و هر نوع مخارج به آنها میتواند فاجعه باری برای مردم، صندوقها و حتی بازار سهام داشته باشد.
زیان ناممکن!
همه مردم بازار سرمایه را بازاری میکند که نمیشود در آن بیگدار به آب زد. برای اولین بار به مناسبت اما در هر بازار مالی یک ابزار وجود دارد که بازده آن را بدون خطر نزدیک است. این بازار که همان صندوق با درآمد ثابت است عموماً به ندرت پیش میآید که محدود زیان شود.
آن هم نه فقط در بازارهایی با نرخ بهره بالا بلکه در بازارهای با بهره نزدیک به صفر و مدیریت ریسک داخلی مسلما در ایران هم می توان زینده شدن صندوق ها را به همین مسئله ارتباط داد. در روزهایی که بازه تا سررسید برای برخی از انتخاب از 24درصد هم فراتر رفته و دولتی دولتی با نزدیک به 22درصد به فروش میرسند قاعدتا نباید زیان صندوق ها را ببینند که آنها در حوزه مدیریت ریسک به حال خود رها شده باشند.
در حال حاضر یافته های «دنیایاقتصاد» موید این نکته است که در اولین روز هفته جاری از مجموع 97 صندوق درآمد ثابت، 7 صندوق زیان یک یا بیش از یکدرصد داشته است. یکی از این صندوق ها حتی در بازه سالانه نیز زیان داشته که البته می توانم امید داشته باشم با توجه به حجم بالای سهام در اختیار خود طی روزهای رونق (در صورت ادامه داشتن) این زیان را جبران کند. با این حال، مشخص نیست که چرا باید در چه نرخ بهره واقعی تا حد قابلتوجهی منفی است و تورم نیز رقمی بالای 40درصد را اختیار کرده، امنترین ابزار سرمایه گذاری غیرمستقیم تا این حد غیرقابل اطمینان باشد.
بررسی های «دنیایاقتصاد» حاکی از آن است که در ابتدای هفته جاری 21 صندوق بازده سالانه زیر 15 درصد و 41 شرکت در بازده سالانه از دستیابی به سود بانکی هم ناتوان بوده اند. این در حالی است که آخرین دوره دولتی دولتی، بازدهی در 98/21 درصد را به دست آورده است. با این وجود در ابتدای هفته
دود ابطال در چشم همه
اما مسائل صندوقهای درآمد ثابت تنها به زیان آنها و افرادی که به آنها اعتماد کردهاند محدود نمیشوند. اصلی اینجاست که بازده این صندوق ها و مشکلات زیان سرمایه گذاران امکان ابطال در آنها افزایش یافته و در نتیجه آنها باید باشد تا هم سهام خود را در شرایط غیرقابل فروش بازار بفروشند و هم سهام خود را بر اساس پیشفرض فعلی به کف و سقف بسازند. پایبند باشند. مشکل اینجاست که نبود ظظارت ازر کفگ گ در بازاری به جز افزایش عرضه سهام عرضه شده در بازار، افزایش یافته و کاهش قیمت آن نرخ بهره
افزایش ارزش ارزشی را با کاهش نرخ کاهش می دهد و به جز قیمت دلار، قیمت سهام را هم کاهش می دهد. کاهش یادداشت شده در شرایطی محققین که در طول یک سال و نیم گذشته فعالان بازار هستند با فرض زیان بار افزایش نرخ بارها به دولت برای عرضه در بازار اعتراض کرده اند. در واقع میگوید که حتی اگر تصور نادرست بیتوجهی دولت به بورس باشد، خود سازوکار داخلی بازار هم به نحوی نیست که نرخ بهره در مواقع غیرضروری نیابد افزایش یابد. چنین مسائلی از آن جهت در شرایط رونق فعلی بازار حائز مهم است که در نظر داشته باشیم حقوقی از بازار سهام را نمی توانم تا ابد ادامه داد و هر آن ممکن است با پا پس کشیدن حقوقی ها از بورس، مجدداً شاهد سیر نزولی قیمت ها و در نهایت باشد. اهش بازده صندوقها، افزایش عرضه، رشد نرخ بهره و فشار بیشتر بر بازار سهام میشوند. در آن شرایط دیگر نمیتوان به بازگشت به بورس دل خوش کرد. با توجه به مهاتیح شد باید صبر کرد و دید آیا متولیان بازار سهام برای برگشتن از تصمیم غلط اسلاف خود راه سنجیده و عملی در اختیار دارند یا مانند گذشته و مواردی که در تصمیم گیری های خاص مانند محدود کردن حجم مبنا و دامنه نوسان دیده می شود با افزودن مشکلی بر مشکلات فعلی، فقط با فرمول «هر چه». پیش آید خوش آید »در دفترهای کاری گذران عمر خواهند کرد؟
[ad_2]